زمان تقریبی مطالعه: 6 دقیقه
 

مراتب عاقله





عاقله، ضامن دیه قتل یا جراحت خطایی است.

فهرست مندرجات

۱ - تعریف
       ۱.۱ - اشخاص داخل در عاقله
       ۱.۲ - افراد خارج از عاقله
       ۱.۳ - وجوه علت
۲ - احکام مرتبط
       ۲.۱ - مراتب
              ۲.۱.۱ - عصبه
              ۲.۱.۲ - مُعتِق
              ۲.۱.۳ - ضمان جریره
              ۲.۱.۴ - امام
۳ - پانویس
۴ - منبع

۱ - تعریف



عاقله عبارت‌اند از افرادی که به حکم شارع مقدس ضامن دیه قتل جراحت اشتباهی جانی‌اند.

۱.۱ - اشخاص داخل در عاقله


محل عاقله «عصبه، سپس معتق، سپس ضامن جریره و سپس امام (علیه‌السلام) است. و ضابطه عصبه، کسی است که به توسط پدر و مادر یا پدر قرابت دارد مانند برادران و اولاد آن‌ها اگرچه پایین بروند و عمومه و اولاد آن‌ها اگرچه پایین بروند.» و «در دخول پدران اگرچه بالا بروند و پسران اگرچه پایین بروند در عصبه خلاف است و اقوی آن است که در عصبه داخل می‌باشند.» به بیان دیگر «مراد از عصبه کسی است که از طرف پدر و مادر یا از طرف پدر با قاتل خویشی داشته باشد، مانند برادران و فرزندان آنان و عمو‌ها و فرزندان آنان و پدر و اجداد پدری، و همچنین فرزندان قاتل هم جزو عصبه محسوبند.» و «دیه را نمی‌پردازد مگر کسی‌که کیفیت انتساب او به قاتل معلوم باشد و ثابت شود که او از عصبه می‌باشد؛ پس اینکه او از فلان قبیله است کفایت نمی‌کند تا اینکه معلوم شود که او عصبه جانی می‌باشد. و اگر با بیّنه شرعی عصبه بودن او ثابت شود انکار طرف، مسموع نمی‌باشد.» و «آیا فقیر در حال مطالبه - که وقت حلول سال است - چیزی را متحمل می‌شود یا نه؟ در آن تامل است، اگرچه اقرب به اعتبار، عدم تحمل آن می‌باشد.»

۱.۲ - افراد خارج از عاقله


«زن بدون اشکال عاقله نمی‌شود. و همچنین بنابر ظاهر بچه و دیوانه، اگرچه از دیه ارث ببرند. و همچنین اهل دیوان، در صورتی‌که عصبه نباشند، و همچنین اهل بلد اگر عصبه نباشند داخل آن نمی‌باشند. و قاتل، در ضمان شریک عصبه نمی‌شود.»

۱.۳ - وجوه علت


در علت نامیدن این افراد به عاقله وجوهی ذکر شده است، از جمله:
(۱) عقل به معنای دیه است و این افراد به جهت تحمّل دیه از طرف جانی، عاقله نامیده شده‌اند.
(۲) عقل به معنای منع است و در عصر جاهلی عشیره قاتل با شمشیر از او در برابر عشیره مقتول حمایت می‌کردند. در اسلام ، شمشیر تبدیل به مال شده و خویشاوندان قاتل با مال به حمایت او بر می‌خیزند.
(۳) عقل به معنای بستن است و از آن جهت که در دوران جاهلی عشیره قاتل شتر را به عنوان دیه بر سر در ولیّ مقتول می‌بستند به آنان عاقله گفته شده است.

۲ - احکام مرتبط



از احکام عنوان یاد شده در باب دیات سخن گفته‌اند.

۲.۱ - مراتب


مراتب عاقله به ترتیب عبارت‌اند از عَصَبه ، مُعتِق ، ضامن جریره و امام علیه‌السّلام.

۲.۱.۱ - عصبه


عَصَبه بنابر قول مشهور عبارت‌اند از مردان از خویشاوندان پدری، مانند برادر ، عمو و فرزندان آنان.
برخی گفته‌اند: عاقله کسانی‌اند که از قاتل در فرض فوت کردن او ارث می‌برند.
[۱۰] النهایة، ص۷۳۷.

برخی دیگر گفته‌اند: احتمال دارد صفت «ارث بر» در کلمات قائلان به قول دوم، بیان علّت باشد نه تعریف و تفسیر عصبه؛ بدین معنا که علت تحمل دیه توسط آنان، قرار گرفتن ایشان در طبقات ارث است، نه اینکه هرکس از قاتل ارث می‌برد از عصبه به شمار می‌رود و در نتیجه با وجود طبقه نخست، عاقله همان طبقه باشد نه طبقه دوم
آیا عاقله شامل پدر و جدّ پدری و نیز فرزندان جانی می‌شود یا نه؟ مسئله اختلافی است. زن، نابالغ و دیوانه هرچند از وارثان باشند، داخل در عاقله نیستند؛ چنان که فقیر از خویشاوندان پدری عهده‌دار دیه نخواهد بود.
خویشان پدری که از پدر و مادر یکی‌اند بر آنان که تنها از پدر یکی هستند، مقدم‌اند؛ هرچند برخی در مقدم بودن آنان اشکال کرده‌اند.

۲.۱.۲ - مُعتِق


با نبودن خویشاوندان پدری یا تهی دستی آنان، نوبت به آزاد کننده جانی می‌رسد و او عاقله جانی خواهد بود. درصورت فوت معتق، خویشاوندان پدری او و با فقدان آنان، آزاد کننده قبلی و در صورت نبود او خویشان پدری او عهده‌دار دیه خواهند بود. اگر معتق زن باشد، خویشان پدری او متحمل دیه می‌شوند نه معتق. اگر چند نفر با هم جانی را آزاد کرده باشند، همه آنان عاقله او به شمار می‌روند.

۲.۱.۳ - ضمان جریره


با نبود خویشان پدری و معتق یا فقر آنان، نوبت به ضامن جریره می‌رسد و او عاقله جانی محسوب می‌شود.

۲.۱.۴ - امام


در صورت نبود خویشان پدری و معتق و ضامن جریره یا تهی دستی او، نوبت به امام علیه‌السّلام می‌رسد و او عاقله جانی خواهد بود. البته در اینکه در این صورت، امام مطلقا ضامن دیه است یا تنها در صورتی که جانی نیز تهی دست باشد، اختلاف است. بنابر قول دوم، در صورت توانایی جانی بر پرداخت دیه، او باید دیه را بپردازد. در اینکه امام علیه‌السّلام دیه را از مال خود می‌پردازد یا از بیت المال اختلاف است.

۳ - پانویس


 
۱. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۰، کتاب الدیات، الثانی من اللواحق:فی العاقلة، الاول:تعیین المحل.    
۲. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۰، کتاب الدیات، الثانی من اللواحق:فی العاقلة، الاول:تعیین المحل، مسالة ۱.    
۳. موسوعة الامام الخمینی، ج۴۱، استفتائات امام خمینی، ج۱۰، ص۱۶۳، سؤال ۱۱۵۷۸.    
۴. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۱، کتاب الدیات، الثانی من اللواحق:فی العاقلة، الاول:تعیین المحل، مسالة ۱۱.    
۵. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۰، کتاب الدیات، الثانی من اللواحق:فی العاقلة، الاول:تعیین المحل، مسالة ۳.    
۶. موسوعة الامام الخمینی، ج۲۳، تحریرالوسیلة، ج۲، ص۶۴۰، کتاب الدیات، الثانی من اللواحق:فی العاقلة، الاول:تعیین المحل، مسالة ۲.    
۷. المبسوط، ج۷، ص۱۷۳.    
۸. کشف اللثام، ج۱۱، ص۴۹۸.    
۹. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۱۵-۴۱۶.    
۱۰. النهایة، ص۷۳۷.
۱۱. غنیة النزوع، ص۴۱۳.    
۱۲. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۱۷.    
۱۳. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۲۰-۴۲۱.    
۱۴. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۲۱.    
۱۵. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۲۲.    
۱۶. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۲۲-۴۲۳.    
۱۷. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۲۳.    
۱۸. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۳۳.    
۱۹. جواهر الکلام، ج۴۳، ص۴۳۳-۴۳۴.    


۴ - منبع



فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم‌السلام، ج۵، ص۲۹۳، برگرفته از مقاله «مراتب عاقله».    
• ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر)، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی.


رده‌های این صفحه : دیدگاه های فقهی امام خمینی




آخرین نظرات
کلیه حقوق این تارنما متعلق به فرا دانشنامه ویکی بین است.